معنی غیر قابل تحمل

فارسی به انگلیسی

غیر قابل‌ تحمل‌

Insufferable, Unbearable

فارسی به ترکی

فرهنگ فارسی هوشیار

غیر قابل تحمل

‎ ناکشیدا ناکشیدنی، گرانجان آدمی بازرگانی بود بسیار مال اما به غایت دشمن روی و گرانجان گرانجان کسی را گویند که حضور و معاشرت و سخن گفتن او بر دیگران سنگین و غیر قابل تحمل باشد

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

غیر قابل تحمل

برنتافتنی

فارسی به عربی

غیر قابل تحمل

لایطاق، لا یحْتَمَلُ


قابل تحمل

محتمل


وضعیت غیر قابل تحمل

مَوْقِفٌ لا یحْتَمَلُ


موضع غیر قابل تحمل

مَوْقِفٌ لا یحْتَمَلُ


غیر قابل تقلید

غیر قابل للتقلید


غیر قابل فسخ

غیر قابل للنقض


غیر قابل تکذیب

غیر قابل للدحض


غیر قابل توصیف

غیر قابل للتفسیر


غیر قابل تقسیم

غیر قابل للقسمه

فارسی به آلمانی

غیر قابل تحمل

Unausstehlich, Unertra.glich [adjective], Unerträglich

حل جدول

غیر قابل تحمل

طاقت‌فرسا

عربی به فارسی

غیر قابل للقسمة

غیر قابل تقسیم


غیر قابل للدحض

تکذیب ناپذیر , انکار ناپذیر , غیر قابل تکذیب

معادل ابجد

غیر قابل تحمل

1821

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری